♡[¤]ملکه دیوانه[¤]♡p1
شرمنده پارت قبل رو خودم خوندم دیدم خیلی چرته گفت یه شروع جدید بزنم براش
p1.
ویو هانا
نزدیک دو ساعته که داخل این اتاق فا.کی ام ولی حتی یه نفر هم نیومده اخه اینجا چطور ایستگاه پلیسیه که باز پرس نداره اه حالم اصلا خوب نیست سردرد هام شروع شده و این اصلا نشونه ی خوبی نیست
همینطور در حال غر زدن با خودم بودم که بلاخره در باز شد و یه پسر جوون که بهش میخورد ۲۵ اینه سنش باشه اومد داخل رو به روم نشست انقدر سرم درد میکردم که حوصله بالا اوردن سرم هم نداشته چه برسه که نگاهش کنم با صدایی رشته افکارم پاره شد زیر چشمی بهش نگاه کردم و لی موهام کمی جلوی دیدم رو گرفته بود
_ خب دختر جون شروع کن چرا اون پسره بی گناه رو کشتی
+بی گناه(خنده ) ..... واقعا فکر میکنید بی گناه بود.....(خنده) خنده داره
_جواب سوال منو بده(داد)
دیگه کنترلم دست خودم نبود دستما که با دست بند بسته بودم رو به میز کوبیدم
+ خفه میشی یا خفت کنم بچه.
_(پوکر) توی جوجه میخوای منو خفه کنی بجای اینکه الان پشیمون باشی اصلا میدونی من کی ام
سرم رو اوردم بالا و یه نیشخند حوالش کردم
+پارک سوهو افسر پلیس رده ۲ منطقه کل سئول بیش از صد تا پرونده رو حال کرده و ۱۳۷ تا قاتل رو بالای دار کشیده و..... بازم بگم یا کافی افسر پارک
_مثل اینکه خوب میشناسیم حالا بزار من بگم توکی هستی یه دختر سر کش و هرزه که یه ادم بی گناه رو کشته و هیچ اسمی نداره
+نه نه نشد افسر پارک بزار من برات بگم من کابوس شباتم همین الانشم خیلی دیر شده که ازادم کنی تا کار خودت رو سخت تر نکردی این دست بند فاکی رو باز کن
*نیم ساعت بعد*
نیم ساعت ذشته و اون هی زر زر میکرد که چرا کشتیش چرا این کار و کردی چرا اون کار و نکردی
حالم بهتر شده بود
_نه تو انگار ادم بشو نیستی باید بفرستمت تا بزور ازت حرف بکش.....
حرفش با وارد شدن فرد مورد نظرم قطع شد
_جحج.... ناناااا بببب .. جناب جانگ شما اینجا چکار میکنید
$اینو من باید بپرسم که همسر من چرا اینجاست زود دستش رو باز کن
وافسر با گفتن چشم با صدای لرزون به سمتم اومد و دستام رو باز کردم منم به بی اعتنا به هردو شون رفتم بیرون و منتظر شدم تا بیاد سوار ماشین شدیم و راننده حرکت کرد
$ دردسر درست کردن رو دوست داری نه؟
+چجورم ... راستش بابت اینکه اومدی ممنونم ولی....
ولش کن
$ ولی چی ؟ از اینکه حرفی نصفه بمونه بدم میاد
+ اوکی من فردا قراره برم تو هم اون قرار داد مسخره رو از بین ببر
$(نیشخند) ولی منم بد نمیاد همچین زن خوشگلی داشته باشم
حاله ای از موهام رو داد پشت گوشم منم چشمم فقط به دستش بود خواست نزدکم بشده که دستش رو پیچوندم و گذاشتم پشتش در گوشش زمزمه کردم
+یادت نره من میتونم در ثانیه از رو زمین محوت کنم پس فاصلت رو رعایت کن جانگ سو
دستش رو ول کردم به راننده اشاره کردم که وایسته
پیاده شدم خواستم درو ببندم که
$ تو هم یادت نره که دیگه دختر نیستی و هیچ کس رو نداری که ازت محافظت کنه تنها راهت منم
کوارتش رو گرفتم و کشیدم سمت خودم
+ نه هیچ وقت یادم نمیره که تو اینکار رو کردی فقط بشین و تماشا کن"پیر خرفت"
*پایان فلش بک *
ویو کوک
....
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اگر خوب شده لطفا توی کامنتا بگید تا ادمش رو بزار
p1.
ویو هانا
نزدیک دو ساعته که داخل این اتاق فا.کی ام ولی حتی یه نفر هم نیومده اخه اینجا چطور ایستگاه پلیسیه که باز پرس نداره اه حالم اصلا خوب نیست سردرد هام شروع شده و این اصلا نشونه ی خوبی نیست
همینطور در حال غر زدن با خودم بودم که بلاخره در باز شد و یه پسر جوون که بهش میخورد ۲۵ اینه سنش باشه اومد داخل رو به روم نشست انقدر سرم درد میکردم که حوصله بالا اوردن سرم هم نداشته چه برسه که نگاهش کنم با صدایی رشته افکارم پاره شد زیر چشمی بهش نگاه کردم و لی موهام کمی جلوی دیدم رو گرفته بود
_ خب دختر جون شروع کن چرا اون پسره بی گناه رو کشتی
+بی گناه(خنده ) ..... واقعا فکر میکنید بی گناه بود.....(خنده) خنده داره
_جواب سوال منو بده(داد)
دیگه کنترلم دست خودم نبود دستما که با دست بند بسته بودم رو به میز کوبیدم
+ خفه میشی یا خفت کنم بچه.
_(پوکر) توی جوجه میخوای منو خفه کنی بجای اینکه الان پشیمون باشی اصلا میدونی من کی ام
سرم رو اوردم بالا و یه نیشخند حوالش کردم
+پارک سوهو افسر پلیس رده ۲ منطقه کل سئول بیش از صد تا پرونده رو حال کرده و ۱۳۷ تا قاتل رو بالای دار کشیده و..... بازم بگم یا کافی افسر پارک
_مثل اینکه خوب میشناسیم حالا بزار من بگم توکی هستی یه دختر سر کش و هرزه که یه ادم بی گناه رو کشته و هیچ اسمی نداره
+نه نه نشد افسر پارک بزار من برات بگم من کابوس شباتم همین الانشم خیلی دیر شده که ازادم کنی تا کار خودت رو سخت تر نکردی این دست بند فاکی رو باز کن
*نیم ساعت بعد*
نیم ساعت ذشته و اون هی زر زر میکرد که چرا کشتیش چرا این کار و کردی چرا اون کار و نکردی
حالم بهتر شده بود
_نه تو انگار ادم بشو نیستی باید بفرستمت تا بزور ازت حرف بکش.....
حرفش با وارد شدن فرد مورد نظرم قطع شد
_جحج.... ناناااا بببب .. جناب جانگ شما اینجا چکار میکنید
$اینو من باید بپرسم که همسر من چرا اینجاست زود دستش رو باز کن
وافسر با گفتن چشم با صدای لرزون به سمتم اومد و دستام رو باز کردم منم به بی اعتنا به هردو شون رفتم بیرون و منتظر شدم تا بیاد سوار ماشین شدیم و راننده حرکت کرد
$ دردسر درست کردن رو دوست داری نه؟
+چجورم ... راستش بابت اینکه اومدی ممنونم ولی....
ولش کن
$ ولی چی ؟ از اینکه حرفی نصفه بمونه بدم میاد
+ اوکی من فردا قراره برم تو هم اون قرار داد مسخره رو از بین ببر
$(نیشخند) ولی منم بد نمیاد همچین زن خوشگلی داشته باشم
حاله ای از موهام رو داد پشت گوشم منم چشمم فقط به دستش بود خواست نزدکم بشده که دستش رو پیچوندم و گذاشتم پشتش در گوشش زمزمه کردم
+یادت نره من میتونم در ثانیه از رو زمین محوت کنم پس فاصلت رو رعایت کن جانگ سو
دستش رو ول کردم به راننده اشاره کردم که وایسته
پیاده شدم خواستم درو ببندم که
$ تو هم یادت نره که دیگه دختر نیستی و هیچ کس رو نداری که ازت محافظت کنه تنها راهت منم
کوارتش رو گرفتم و کشیدم سمت خودم
+ نه هیچ وقت یادم نمیره که تو اینکار رو کردی فقط بشین و تماشا کن"پیر خرفت"
*پایان فلش بک *
ویو کوک
....
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اگر خوب شده لطفا توی کامنتا بگید تا ادمش رو بزار
۵۲۷
۲۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.